تا اینجا، بخشی از مفاهیم اولیه شاخصهای ارزیابی عملکرد و نمونه هایی از آنها را با هم دیدیم
اما برای نمایش این شاخصها، استفاده از چه نرم افزاری مناسب است؟
چه راهکاری برای نمایش بهتر شاخصها وجود دارد؟
اصولاً چه شاخصهایی بیشتر به درد میخورد؟
ما خیلی به پیچیده سازی اعتقاد داریم
و دوست داریم همه چیز رو پیچیده اش کنیم
در حالیکه مفهوم داشبوردهای مدیریت، از مفهوم داشبورد خودرو گرفته شده
یعنی اینکه در عین سادگی ،با سرعت بالا، به ما بیشترین اطلاعات رو بده
حالا ابزاری که برای نمایش استفاده میکنیم، میتونه یک برگ کاغذ باشه، استفاده از اکسل باشه، نرم افزاری مثل اکسس باشه یا نرم افزارهای حرفه ای این کار باشه.
نکته ای که در این بخش وجود داره، اینه که چه استفاده ای میخوایم از داشبورد اطلاعاتمون بکنیم و چجوری میخوایم این اطلاعات برای ما نمایش داده بشه
اولین موردی که باید تو داشبوردهای مدیریت بهش توجه کرد اینه که تعداد زیاد شاخصهای عملکرد، نشان دهنده ی خوبی اون داشبورد نیست.
یعنی شما در همه حالت، باید هرم دانش رو در نظر داشته باشید
هرچه به سمت رده های بالاتر در سازمان جلو برویم، نیاز به شاخصهای کمتری وجود داره و هرچه به رده های کارشناسی نزدیکتر میشیم، تعداد شاخصهایی که باید کنترل بشه بیشتره
با مثالی ، این مساله رو بیشتر توضیح میدهم
فرض کنیم در مورد اطلاعات سود و زیاد
مدیرعامل باید بداند که در حال حاضر در نقطه ی سود هستیم یا زیان؟
مدیر شعبه باید بدونه که شعبه اش در چه فاصله ای از سود و زیان قرار داده و کدوم بخش از فروشندگانش هستن که از نقطه ی سر به سر پایین ترند؟
کارشناس برنامه ریزی شعبه هم باید بدونه که کدوم مشتری هست که میزان خریدش، کمتر از نقطه ی سر به سر هست و باید فروشش بره بالاتر تا برای شرکت صرفه ی اقتصادی داشته باشه
به همین ترتیب، در انتخاب شاخصهای ارزیابی عملکرد ، باید دقت زیادی کرد تا با Overload اطلاعات مواجه نشیم و این حجم بالای اطلاعات باعث سردرگمی ما نشه