سلام
از این جا به بعد، قرار است طراحی داشبوردهای مدیریتی را با نرم افزار کلیک ویو ، بخش به بخش آموزش دهم.
ابتدا در مورد مقدمات این کار صبحت میکنم
بعد با استفاده از یک فایل اکسل، با هم پیش خواهیم رفت و در مورد اشکالات و اشتباهاتی که در این مواقع به وجود می آید، صحبت میکنم
و در انتها ، نکات مهمی در مورد طراحی داشبورد را در این سلسله مقالات خواهم گفت.
شروع:
نکاتی که باید قبل از شروع در نظر داشته باشیم:
۱- حتماً آنالیز کامل انجام دهید و مطمئن شوید که چه چیزی می خواهید
بسیار مهم است که قبل از اجرا، Story Board خود را کامل کرده باشید.
۲- مرحله ی یک را، با یک مشاور کنترل کنید. اجازه بدهید نگاه بیرونی، کل ِ کار را بررسی کند. یکی از مشکلاتی که معمولاً به وجود می آید “اثر نویسنده ” است.
اثر نویسنده چیست؟
کسی که مطلبی را مینویسد یا طرحی دارد یا اختراعی انجام داده است، گمان میکند که نوشته ی او، بهترین چیزی است که در جهان وجود دارد و برای آن قیمت بالایی تعیین میکند.
خود من یکبار مقاله ای را نوشتم و برای نشریه ای فرستادم. آن نشریه بسیار محترمانه، آن مطلب را قابل چاپ ندانست. و من خیلی ناراحت شدم. زیرا معمولاً نوشته هایم در مجله ی بازاریاب بازارساز به راحتی چاپ می شد.(البته این مساله به این دلیل بود که قبل از نوشتن مقاله، با جناب آخوندی عزیز که رئیس شورای سیاستگذاری مجله هستند و همچنین با جناب آقای حسن زاده که ایشان هم سردبیر مجله هستند، صحبتمفصلی در مورد نحوه ی نگارش مقاله و آیتم های آن داشتم)
خلاصه، سریعاً احساس کردم که اشتباهی شده است.مگر ممکن است که مقاله ی من ، پذیرفته نشود.
آن را برای نشریه ای دیگر فرستادم.
بعد از مدتی ، آن نشریه هم مقاله را نپذیرفت.
در حالیکه به نظر خودم، آن مساله، موضوعی جدید بود که در هیچ نشریه ی ایرانی چاپ نشده بود که هرچند به همین صورت بود، اما نحوه ی نگارش من، علیرغم اعتقادی که خودم داشتم، به درد چاپ در نشریه نمیخود.
به همین دلیل، از تکنیک “خواب روی مساله” استفاده کردم تا در فرصتی دیگر، مقاله را تکمیل کنم
۳- ابزار نمایش اطلاعات را درست انتخاب کنید. نرم افزاری که برای داشبورد انتخاب میکنید، میتواند از اکسل شروع شود تا برترین نرم افزارهای تحت وب و جهانی. اما هرچه که میخواهد باشد، باید متناسب با نیازهای شما باشد.
هیچ وقت فکر نکنید که ابزاری ضعیف است و یا گرانترین ابزار، بهترین ابزار برای شما است. این اشتباه ساده لوحانه را انجام ندهید.
اگر ETL شما به درستی تعریف شده باشد، میتوانید عمل تبدیل از یک پلتفرم به پلتفرم دیگر را انجام دهید.نگران آن نباشید
سعی کنید که بهترین ابزار را برای خودتان برگزینید.
مثالی که خودم همیشه در این زمینه میزنم این است که فرض کنیم که شما خیلی پولدارید.
چند صد میلیارد دلار، دارایی نقد دارید
برای باغچه ی حیاطتان ، ۱۰۰ عدد گل بنفشه خریده اید.
برای حمل این صد عدد گل ، آیا میروید و یک کامیون ۲۵ میلیون دلاری میخرید؟
مسلماً این کار را نمیکنید. زیرا موضوعیتی ندارد
با استفاده از فرغون، این کار را انجام میدهید.
مثال بالا، همان تناسب بین ابزار و کار است.
۴- فرآیندهای کاری خود را شناسایی کنید تا بتوانید بخشی از نیازهای آینده را پیش بینی کنید.
در این بخش، باز هم کمک مشاور بسیار کار راه انداز است.
او میتواند با توجه به تجربیاتی که دارد، Best Practice را برای شما ، فراهم کند