سومین معضل در شرکتهای پخش را میتوان مدیریت دانش دانست.
نیروهای آموزش دیده در شرکت هستند، اما دانش آنها به صورت مدون وجود ندارد.
به محض خروج نیرو از سازمان، همه دانش آنها به همراهشون خارج میشه و دیگه کسی هم خبر نداره که چجوری انجام میشده.
نفر بعدی میاد با سعی و خطا یه کاری رو انجام میده و فکر میکنه که بهترین روش انجامش ، همین راهیه که به صورت دست ساز انجام شده.
درحالیکه یک بزرگراه در کنارش وجود داره.
متاسفانه فرهنگ مکتوب سازی در شرکتها وجود نداره.
به دلایل مختلفی که بعضی وقتها بیان نمیشن:
- اگه بنویسم، فردا منو به راحتی اخراج میکنند
- اگه بنویسم، فردا مدرک میشه و برعلیه من استفاده میشه
- وقتی که مدیرم حالیش نیست اینا چیه، چرا بنویسم؟
- چرا باید بنویسم؟ همه چیز تو مغزم هست.
- حالا بنویسم که چی بشه؟
- ….
بعنوان راه حل؛ لطفاً نرم افزارهای گزارش کار روزانه رو توی سیستم اجرایی کنید و بخشی از ارزیابی افراد رو بر اساس اون نرم افزار انجام بدید.
شرکتتون رو از حالت شیپوری خارج کنید.
یه نفر شیپور دستشه، از اون ور میگه فلان قرارداد داره از دست میره ها. تاییدیه مالی رو بگیرید.
بعدش یه نفر از فروش این رو میشنوه و میره قرارداد رو میگیره و میبره پیش امورمالی و تاییدیه رو میگیره و دوباره شیپور میگیره دستش که خوب دیگه چیکار باید کنیم؟
یه نفر دیگه میشنوه و میگه حالا ببر پیش مدیرعامل و قس علی هذا
این کار اصلا ً خوب نیست.
استفاده از نمودارهای FPC , WBS و DFD در سازمانها ، خیلی کار رو راحت میکنه.
یک نفر لیسانس صنایع یامدیریت صنعتی صفر کیلومتر هم میتونه این موارد رو در سازمان شما مدون کنه.
کار زیاد سختی نیست. بعداً میبریدش این اطلاعات رو پیش یه مشاور و اون به شما راهکار میده که چطور بهره وری رو در سیستم خودتون افزایش بدید.
اما : شفافیت در عملکرد به وجود میاد باعث میشه نتونیم خرابکاری هامون رو لاپوشونی کنیم یا اینکه از زیر کار دربریم.
همین کار باعث میشه که مقاومت کنیم.
نمیذاریم که کارها شفاف و مدون بشه تا بشه ردگیری کرد و مراحل رو بررسی کرد. استفاده از ابزارها و نرم افزارهای جدید رو نمیپذیریم.
چون باید فرآیندهامون رو توش به روشنی تعریف کنیم.
دیگه تو انبار ضایعات نمیتونیم محصولاتی که از لاین فروشگاه زنجیره ای جمع شده چون دو سوم از تاریخ گذشته ولی سالمه رو بعنوان ضایعات بفروشیم در حالیکه میتونیم در لاین عرضه مستقیم و با ۵% تخفیف، دو روزه محصولی که سه ماه تاریخ داره رو به راحتی بفروشیم.
منافعمون در خطر میفته
الان دوستان میان و اعتراض میکنند که نه .اینجوری نیست. در شرکت ما به این شکل نیست. کی محصول سالم رو بعنوان ضایعات فروخته؟
منظور من کشور ترینیداد و توباگو بود. کشور ایران نبود. اینجا گل و بلبل. به به
بعنوان راه حل، ساده ترین راه استفاده از نرم افزار Microsoft Project برای رصد کردن مداوم فعالیتهاست.
به تدریج فرآیندها استاندارد میشن.
برای تکمیل، از ابزارهای ثبت فعالیتهای روزانه میشه استفاده کرد.
میتونید با یه تحلیل خوب، خودتون نرم افزار رو بنویسید. کاری که من کردم.
نرم افزار کنترل فعالیتهای روزانه
بعنوان یک تجربه ، صادرات انواع نانهای صنعتی به خارج از کشور، ۱۴ مرحله کاملاً متفاوت داره که بخشی از اونها میتونه همزمان انجام بشه و در زمان اخذ مجوزها، صرفه جویی کرد.
دیگه مالی نمیگه یادم رفت یا انبار نمیتونه بگه که من محصولات رو نچیدم توی باکسها.
همه آماده هستند.
