شاخصهای ارزیابی عملکرد یا KPI چه هستند؟
به صورت روزانه، با فعالیتهای مختلف خود را ارزیابی میکنیم
برخی از این موارد بعنوان مثال عبارتند از:
سرعت خودرو
درجه حرارت هوا
وزن شما
و …
اما در شرکتها، بدون استفاده از استانداردها، نمیشود بررسی کرد که آیا شرکت به درستی فعالیت میکند یا خیر؟
بنابراین مطابق با قوانین، یک سری عوامل انتخاب میشوند تا بتوان مقایسه عملکرد انجام داد
بعنوان مثال نسبت سود شرکت به فروش
گفته می شود که حاشیه سود شرکت X ، برابر ۷% است.
یعنی اینکه سودخالص شرکت را تقسیم بر مبلغ ریالی فروش کرده اند و این درصد به دست آمده است
به همین دلیل، در هرجای کشور که شما بگویید حاشیه سود، همه میدانند که روش محاسبه آن چیست
این آیتم و آیتمهای مشابه را که به عنوان زبان مشترک جهت بررسی عملکرد به وجود آمده است ،شاخص ارزیابی عملکرد میگویند
مهمترین شاخصهای عمومی بین شرکتها، شاخصهای مالی هستند که مطابق با استانداردهای حسابداری و حسابرسی کشور تعیین شده اند.
در ادامه چند مورد شاخصهای مالی آورده می شود
ضروری است برای کاهش نیازهای تامین مالی، مبلغ وجوه نقد مورد استفاده در سازمان را در میزان حداقلی نگه داریم. یکی از بهترین شیوهها برای تعیین میزان تغییرات در استفاده از وجوهنقد در طول زمان، نسبت فروش به سرمایهدرگردش است. این نسبت نشان میدهد چه میزان نقد برای حفظ سطح خاصی از فروشها نیاز است. این نسبت هنگامی اثربخشتر است که به روند آن توجهکنیم بطوریکه مدیر میتواند ببیند آیا تغییرات بلندمدت در مبلغ وجوهنقد مورد نیاز موسسه برای ایجاد همان مبلغ فروش وجود دارد.
- نسبت فروش به هزینه های اداری
مساله کلیدی، میزان هزینه سربار مورد نیاز برای حفظ سطح خاصی از حجم فروش است. برای نمونه، شرکتی با استرتژی فروش سفارشهای خیلی اندک به مشتریانش نیاز به بخش حسابداری بزرگی نه تنها برای انتشار تعداد زیادی از فاکتورها بلکه برای پردازش تعداد زیادی از پرداختها دارد. به طور مشابه اگر شرکت نیاز به کارکنان زیادی برای ایجاد درآمد داشته باشد (مثل زنجیره رستوران)، پرسنل منابع انسانی بههمان نسبت بزرگ میباشد. در چنین مواردی لازم است، اطمینان حاصل کنیم؛ هزینههای اداری با چنان دقتی کنترل شدهاند که اثر زیادی بر روی سود ندارند.
- نسبت هزینه تعمیر و نگهداری به داراییهای ثابت
این نسبت برای برآورد سن گروه مشترک داراییهای ثابت گزارششده در صورتهای مالی سودمند است. اگر این نسبت روند افزایشی داشته باشد، شرکت احتمالاً به جایگزینهایی برای دارایی نیاز دارد. همچنین روند افزایشی بیانگر مصرف زیاد دارایی است که نیاز به تعمیرات پیشرفته نابهنگام کار دارد. اگر نسبت بالا به طور ناگهانی بدون افزایش همزمان در مبلغ داراییهای ثابت، کاهش یابد، بیانگر آن است که اعتبار نقدی شرکت تمام شده و نمیتواند از پس تعمیرات داراییهای جاری برآید یا اینکه دارایی جدیدی بخرد.
- نسبت هزینههای فروش به فروش
برخی فروشها برای شرکت آنقدر هزینهبر هستند که حاشیه کسب شده از هر فروش حتی هزینههای فروش را هم پوشش نمیدهد. این نسبت برای تعیین هزینه متغیر فروش مناسب است تا اینکه مدیریت بتواند تعیین کند که آیا سیستمهای فروش باید تغییر کند تا به رویکرد هزینه کمتر منجر شود.
- نرخ سربار
نرخ سربار برای تعیین هزینه سربار استفاده میشود و بهتر است برای یک واحد تولیدی بامحصول تکمیلشده یا مبالغی از خدمات ارائه شده به مشتری استفاده شود.
- نسبت سربار به بهای تمام شده فروش
روند بلندمدت در طول قرون گذشته بیانگر جایگزین تدریجی هزینههای کار مستقیم با هزینههای سربار در بهایتمامشده کالای فروشرفته است. اکنون سربار بیشترین سهم هزینهها را در این طبقه برای شرکتها دارد. باوجود اهمیت فزاینده آن، نسبت سربار به بهایتمامشده فروش مورد نیاز است تا اینکه مدیران بتوانند ببینند که آیا افزایش مستمری در هزینه سرباری وجود دارد که نیاز به کاهش داشته باشد.
- گردش سرمایه
سنجه گردش سرمایه توسط سرمایهگذاران استفاده میشود تا توانایی شرکت را برای تبدیل حقوقمالکانه و بدهی به مبالغ فروش تعیین کنند. نسبت بالای فروش به حقوقمالکانه و بدهی بیانگر سطح بالایی از کارایی در ایجاد فروش است. روند این معیار باید بررسی شود تا دید تا مشخص شود که آیا تغییراتی در سطح کارایی فروش در طول زمان وجود دارد.
- نسبت دارایی های عملیاتی
سنجه ای که فقط مبتنی بر اطلاعات ترازنامه است و برای استفاده مدیران طراحی شده تا بتوانند تعیین کنند؛ کدام دارایی را میتوان با اطمینان از شرکت حذف کرد بدون اینکه قابلیتهای عملیاتیاش از بین برود. درنتیجه داراییهایی که بازده سرمایهگذاری ایجاد نمیکنند را میتوان را حذف کرد.
- حاشیه فروش
برای محاسبه این نسبت فروش، هزینههای توزیع و بهای فروش را جمعآوری میکنیم. درنتیجه همه سودها را از فعالیتهای درآمدزای شرکت جدا میکند. بعلاوه میتواند به عنوان حاشیه سود قبل از هزینههای اداری درنظرگرفته شود
- نسبت وجه نقد به سرمایه در گردش
این نسبت برای تعیین درصدی از سرمایه در گردش سودمند است که از نقد و یا سرمایهگذاریای تشکیل شدهاند که به راحتی به وجه نقد تبدیل میشود. اگر این نسبت پایین باشد، بیانگر این است که شرکت برای پرداخت تعهدات کوتاهمدتش به دلیل فقدان وجه نقد مشکل دارد.